<<گاندو>> آخرین سریال پخش شده از شبکه سه سیماست که ماجرای جیسون رضاییان، جاسوس آمریکایی ـ ایرانی را دستمایه داستان خود کرده بود. جیسون رضاییان، خبرنگار رومه <<واشگتن پست>> مدتی در ایران به اتهام جاسوسی بازداشت شده بود و در جریان توافق هسته ای ایران با ۱+۵ آزاد شد. بعدها دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از اعطای مبلغ یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از سوی آمریکا به ایران در جریان توافق برجام انتقاد کرد که بر اساس سریال گاندو، این مبلغ (از پول های بلوکه شده ایران در بانک های آمریکایی) در قبال آزادی جیسون رضاییان به صورت وجه نقد به ایران پرداخت شده است.
جیسون رضاییان دوم بهمن ۱۳۹۲ به اتهام جاسوسی در تهران بازداشت شد. مهم ترین اتهام او نفوذ در اماکن مهم دولتی و افشای اطلاعات اعلام شد. رضاییان در نهایت ۲۶ دی ۱۳۹۴ هم زمان با حضور وزرای خارجه ایران و آمریکا در وین به منظور قرائت بیانیه اجرایی شدن برجام، در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام، آزاد شد.
تناقض در اصالت ماجرا
جواد افشار این سریال را بر اساس نوشته ای از آرش قادری ساخته است. قادری اعلام کرده؛ گاندو که بر اساس مساله آقای جیسون رضاییان ساخته شده، صددرصد بر اساس واقعیت بوده است. فقط داستانک هایی که در کنار پرونده اصلی جیسون رضاییان برای پیشبرد سریال آمده، بر اساس تخیل نویسنده بوده است که آن هم در نویسندگی ناچار به این اقدام هستیم تا سریال جذاب و مخاطب پسند هم باشد.
با این حال کارگردان با تاکید بر اینکه هرگز حاضر نیستم مقام های ارشد کشور را تخطئه کنم، گفته است؛ آنچه شما می بینید [در سریال گاندو] سطح دسترسی ما به اطلاعات این پرونده بوده است.
اختلاف در دل این سخنان، تنها یک معنا و دلیل دارد؛ تناقض گفتاری نویسنده و کارگردان. و اینکه این سریال چقدر بر اساس واقعیت های موجود ساخته و پرداخته شده است. علت این تناقض هم وارد کردن اتهام مستقیم به دولت و اطرافیان شخصیت های رده بالای دولتی است. موضوعاتی مانند جاسوس بودن یکی از چهره مطرح دولت، نگاه ی وزارت امور خارجه به یک پرونده امنیتی، ماهی گرفتن دولت از آب گل آلود با تبادل جاسوس و دریافت پول هنگفت از آمریکا ذیل برجام، نفوذ دستگاه های امنیتی خارجی به وزارت نفت، جاسوس خطاب شدن رومه نگاران و عکاسان خبری، نقش مدیران دولتی به عنوان پارتی در دادن امکان فعالیت به عکاسان جاسوس و. که هم صدای خیلی ها را درآورد و هم انتقاد مستقیم دولت علیه این اقدام صدا و سیما و شبکه سه مطرح شد.
باز هم دیوار کوتاه خبرنگاران
سریال گاندو که اتفاقاً پربیننده بود و بخشی از این مخاطبان را خبرنگاران و رومه نگاران تشکیل می دادند، قشر رسانه ای کشور را مستقیم به همکاری با جاسوسان آمریکایی متهم کرد. در این سریال مایکل هاشمیان (کاراکتر جیسون رضاییان) به عنوان سوژه اصلی داستان رومه نگار آمریکایی ـ ایرانی است و ارتباطات خود در ایران را بر اساس تعاملات رومه نگاری پیش می برد. یکی از مظنونان و متهمان اصلی پرونده استاد کلاس رومه نگاری است تا استعدادهای مناسب برای پیش برد اهداف و برنامه های عملیات جاسوسی را شناسایی و جذب کند. عکسبرداری از اماکن و تاسیسات محرمانه و نظامی به قشر عکاسان خبری واگذار می شود.
حتی در قسمتی از این سریال مسئول پرونده در پاسخ به همکارانش در خصوص اینکه چرا مایکل هاشمیان روی رومه نگاران سرمایه گذاری کرده است، می گوید؛ رومه نگاران بهترین انتخاب برای انجام عملیات های جاسوسی هستند. در قسمت دیگری، مایکل هاشمیان در نیویورک وقتی پروژه اش برای ادامه فعالیت در ایران را به رئیس خود در نشریه ای که در آن کار می کند، شرح می دهد، از تصمیمش برای راه اندازی از رومه ای در ایران خبر می دهد و تاکید می کند که برای راه اندازی رومه در ایران فقط کافی است از رومه ای که در حال انتشار است، حمایت شود. او موافقت CIA برای این امر را جلب کرده بود. فحوای کلام این بود که رومه نگاران در ایران به راحتی قابل خریده شدن هستند.
به هرحال اقدام تخریبی گاندو علیه رومه نگاران موضوعی نیست که به راحتی بتوان از کنار آن عبور کرد و شک نداشته باشید که ذهنیت جامعه نسبت به این قشر مظلوم که دیوارشان کوتاه ترین است و متهم به همکاری با سرویس های امنیتی خارجی شده اند، تغییر کرده و خواهد کرد. به نظر رومه نگاران هم خیلی وارد این بحث در فضای رسمی نشدند تا مبادا متهم به ناراحتی از لو رفتن یک پرونده گسترده جاسوسی شوند.
منتقدان یک سریال ضدحال
مدیریت شبکه سه برای ساخت و پخش این سریال دچار شادی مضاعفی است که توانسته از عملکرد خود دفاع کند و کمی از حجم انتقادات از آن را بکاهد؛ انتقاداتی که در خصوص تعطیلی برنامه پرمخاطب <<نود>> و نیز جنجال های رای گیری در جریان جشنواره ملی تلویزیون و اعمال نظر در محتوای برنامه سازی ها، نمایش و معرفی مسیر دور زدن تحریم ها توسط نفتکش ایرانی و. به اوج رسیده بود.
تیم برآمده از دانشگاه کادرساز امام صادق(ع)، در ذهنیت خود سریالی را روی آنتن برد که در آن با کشش ها و تعلیق های داستانی هالیوودی مواجه بودیم. اتفاقاً از نظر بصری و محصول تلویزیونی، کار قابل قبول و خوبی از آب درآمده است، اما از نظر اخلاقی و با در نظر گرفتن اینکه <<تلویزیون دانشگاه است>> نتوانست انتظارات را برآورده سازد. همانطور که در پیش تر گفتیم، این سریال اتهام های یک جانبه و مستقیمی به شخصیت های حقیقی و حقوقی وارد ساخته که با توجیه <<سریال بودن>> از مسئولیت آن شانه خالی می کنند.
جدال توئیتری
رومه نگاران که پاسخ ندادن را به ارائه انتقادات رسمی ترجیح دادند، توئیتر و اینستاگرام را برای بیان نظرات گاهی تند خود، بستر مناسبی دانستند. توئیتر مورد استفاده حسام الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور در حمله به گاندو هم بود. او در واکنش به ادعای شبکه سه و سازندگان گاندو مبنی بر وجود فشار از سوی دولت برای سانسور بخش هایی از این سریال، در حساب شخصی خود نوشت: <<جالبه که هم میگن سانسور شده، هم پخش می کنن. هم میگن صداگذاری شده، هم اصلش را در فضای مجازی منتشر می کنن. هم میگن فشار روی ماست، هم خیلی راحت این جمله را میگن و ادامه هم میدن. هم فیلم به طور کامل فیلمبرداری شده، هم میگن بگذارین کار کنیم. هم از توبره، هم از آخور.>>
او در توئیت دوم خود نوشت: <<راستی نگفتن بالاخره کی تلفن کرده؟ کی فشار آورده و میاره؟ کی اصلاً خبر داره چی ساختن و چی پخش می کنن؟ و آخر اینکه فرض کنیم تماس و فشار هم درست باشه، از کی تا حالا، فشار و تماس دولت موثر بوده؟>>
آشنا کمی بعد هم در واکنش تند به یکی دیگر از قسمت های گاندو که دولت و شورای عالی امنیت ملی را به انفعال در خصوص پرونده جاسوسی علیه ایران متهم کرده بود، در توییتر خود نوشت: <<١- دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد. ٢- صدا و سیما هم که پول ندارد سریال بسازد. ٣- ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوق های لازم را دریافت کرده است و هم می تواند صدا و سیما را اام به پخش کند. ۴- با گاندو، گنده نمی شوید.>>
وقتی تلویزیون مسئولیت را از خود دور کرد و توپ را در زمین موسسه شهید آوینی انداخت، آشنا باز هم توئیت کرد و در آن نوشت: ۱.<<موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی مستقل است یا وابسته به یک نهاد عمومی است؟ ۲. هیات امنا، هیات مدیره و مدیرعامل این موسسه چه کسانی هستند و توسط چه کسانی و چه سازوکاری منصوب می شوند و به چه کسانی پاسخگو هستند؟ ۳. بودجه سالانه این موسسه چقدر است و چگونه تامین می شود؟>>
کمی بعد مجتبی امینی، تهیه کننده سریال تلویزیونی گاندو در توئیتی خطاب به حسام الدین آشنا نوشت: <<جناب سرهنگ آشنا؛ همه می دانند موسسه ای مزین به نام سید شهیدان اهل قلم؛ سیدمرتضی آوینی چیست و کجاست؟ اما همه نمی دانند یک ترک لباس کرده که از مدیران ارشد امنیتی سابق وزارت اطلاعات بوده، در حوزه فرهنگ و هنر چه می کند و به دنبال چیست؟>> به هر حال در پاسخ توئیتری تهیه کننده گاندو، جوابی به سوالات آشنا داده نشد.
سیدعباس ، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در نشست هفتگی خود در پاسخ به سوالی درباره پخش سریال گاندو و اینکه هدف آن دولت و وزارت خارجه است، گفت: عجیب است. آنچه درباره وزارت خارجه و شخص وزیر و همکاران ما در این سریال نشان داده می شود خیلی با واقعیت منطبق نیست، هر چند ادعا کردند داستانشان واقعی است. فیلم به لحاظ جلوه های هنری فیلم بدی نیست، و من هم نگاه می کنم، ولی ای کاش تقوا در آن رعایت می شد.
شکل دهی به تقابل های دوگانه درون دولت
گاندو در یک مورد ویژه و حساس هم عملکرد قابل انتقاد دیگری داشته است، طرح دوقطبی های درون دولت و نظام. در گاندو سرویس امنیتی متعلق به وزارت اطلاعات، تنها ارگان دولت است که در آن منافع ملی و دفاع از حیثیت و شرف نظام را بر هر موضوع دیگری ارحج می داند و در مقابل آن وزارت امور خارجه، شورای عالی امنیت ملی و دولت در مواجهه با پرونده های امنیتی تنها به دنبال بهره برداری های ی و دولتی و حتی تامین منافع شخصی خود هستند. در گاندو حتی به تیم حفاظت سپاه هم اطمینان کامل وجود ندارد، فقط وزارت اطلاعات قابل تقدیس شدن است. طرح مصنوعی این تقابل و نیز اتهاماتی که در یک سریال تلویزیون بیان شده اند، قطعاً در دوره کنونی که کشور با حساس ترین برهه و سخت ترین مشکلات خارجی مواجه است، اوج بدسلیقگی در شبکه ای است که معلوم نیست مدیران آن چه ماموریتی را دنبال می کنند.